فردایی که تو نیستی....
دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۲ ق.ظ
معنای عشقم چقدر باید برای تو بنویسم و تو نخوانی ....
چقدر باید برایت اشک بریزم و نبینی ...
چقدرباید فریاد بزنم دوستت دارم و تو نشنوی ....
آخر تا به کی ِ...تا کجا باید به انتظارت بنشینم و تو نیایی...
شب تهی از ستارگان و من تهی از خواب...
نگاه خسته ام را دوخته ام به نگاه مهتاب ...
به تو می اندیشم ....
به عشق... به دلداگی ....به حسرت ....
فکر فردا چه بی رحمانه شوق زندگی را از روی لب هایم برمیدارد
فردایی که می آید و تو نیستی .........
- ۹۴/۰۵/۰۵